اولین سفر زیارتی
دختر ماه من میخوام برات از اولین سفر مشهدی که قسمت شد و رفتیم بنویسم. تصمیم سفر از اونجایی گرفه شد که مامان جون و اقاجونت میخواستن یه سفر برن مشهد و به ما هم پیشنهاد دادن که باهاشون به این سفر بریم و وقتی بابایی تونست کارهای اقامت رو قطعی کنه ما هم با چند روز فاصله از اقاجون اینا به طرف مشهد حرکت کردیم. یه سفر کاملا ناگهانی و در عین حال جالب. توی راه برخلاف تصورمون خیلی خوب کنار اومدی . سه روز مشهد بودیم. برای اولین بار بود که جایی مثل حرم امام رضا رو با اون همه بزرگی و اجتماع میدی. که خب یکمم دلهره پیدا کرده بودی. هر بار میخواستیم بریم به حرم برای زیارت من و بابایی جداگانه میرفتیم و بعدش بقیه میرفتن و فقط دوبار شما خانم خا...
نویسنده :
مامانی
16:40